خیلی از مشهدیها هنوز بعد از گذشت سی و چندسال وقتی میخواهند از قاسمآباد حرف بزنند، میگویند اینجا بیابان لمیزرع بیآب و علفی بود که کمکم آباد شد! این گزاره سالهاست که دهان به دهان چرخیده و همه باورشان شده است که تا قبل از طرح تفصیلی معروف مهندس خازنی که در آن پایه و بنیان قاسمآباد گذاشته شد، اصلاً اینجا وجود خارجی نداشته است.
گزارهای که از بیخ و بن غلط است و شواهد بسیاری برای اثبات اشتباه بودن آن وجود دارد. از قلعه ثبت شده امامیه در میدان نمایشگاه گرفته تا قنات پُرآب قاسمآباد و درختان کاج چندصدسالهای که میگویند یکی از بزرگ مالکان این منطقه قرن ها پیش آنها را به دست خودش کاشته است.
اما یکی از قدیمیترین منابعی که در آن نامی از قاسمآباد آمده، سفرنامه دوم ناصرالدین شاه قاجار به مشهد است که یک روز جناب شاه هوس سفر به طرقبه میکند و گویا او را از این مسیر به سمت آنجا میبرند. شاهِ قاجار برای رفع خستگی مدتی در قاسمآباد استراحت میکند و در متن سفرنامهاش عیناً همین نام را میآورد و میگوید که همه این روستا مِلک آبا و اجدادی فردی به نام حاج مهدی طبسی است.
اما اینکه روستایِ قاسمآباد از چه زمانی مسکونی شده است و مردم به آنجا مهاجرت کردهاند جزو چیزهایی است که اطلاعات درست و دقیقی از آن وجود ندارد. براساس شواهد، اسناد موجود و گفتههای قدیمیهای قاسمآباد، از زمانی قبلتر از قاجارها روستایی آباد بوده که بیش از 40خانوار نداشته است و به دلیل خاک شنی و حاصلخیز این منطقه، پیشه همه مردمش کشاورزی بوده است.
اما اینکه روستایِ قاسمآباد از چه زمانی مسکونی شده است و مردم به آنجا مهاجرت کردهاند جزو چیزهایی است که اطلاعات درست و دقیقی از آن وجود ندارد
ادموند ادنوان ایرلندی که حدود سال 1297خورشیدی سفری به مشهد داشته، در سفرنامهاش به همین موضوع اشاره میکند و از زمینهای زیرکشت مردمِ قاسمآباد مینویسد که حسابی پُرمحصول بوده است: «وضع مالی مردم این منطقه با در نظرگرفتن میزان محصولی که از زمینهای کشاورزی به دست میآید باید از هرجهت رضایتبخش باشد و اثری از فقر و مسکنت در این سرزمین دیده نشود، ولی قضیه متأسفانه برعکس است و مردم به دلیل ظلم حاکمان در فقر و مسکنت به سر میبرند و مأموران حکومت به عنوانهای گوناگون مردم را سرکیسه میکنند.
در حوالی مشهد مزرعههای جو و گندم دو طرف جاده به جالیزهای خیار و هندوانه تبدیل میشود و باغهای اطراف مشهد از مناظر بسیار زیبا و دیدنی این منطقه محسوب میشود و هلو و زردآلود و شفتالو و انگور این منطقه از مشهد معروف است؟»
ناصرالدین شاه قاجار در سفرنامهاش رو نمیکند که از چه منبع یا کجا شنیده است که قاسمآباد ملک آبا و اجدادی فردی به نام حاج مهدی طبسی است. چون دستکم در اسناد موجود نامی از او به میان نیامده است. آنطور که قدیمیهای قاسمآباد میگویند، روستایِ قدیمی که محدودهاش حوالی میدان نمایشگاه کنونی و محلههای نهضت و یوسفیه است، متعلق به حاج احمد هراتی بود.
بعدها و طی معاملاتی همه30هکتارِ روستا را کسی به یک روایت برادران توتونچیان اول و به روایتی دیگر یکی از این سه برادر خریداری میکند که هنوز هم در بسیاری از اسناد شهرداری نام توتونچیان اول و ورثهاش دیده میشود. در دهه40 که اصلاحات ارضی تصویب و به مشهد میرسد، ادارات دولتی سراغ قاسمآباد میآیند و همه زمینهای توتونچیانها را میخرند.
مدتی بعد هم آن زمینها را به قطعات500متری تفکیک و به مردم میفروشند. البته پس از اجرایی شدن طرح تفصیلی خازنی در سال1354، بخش زیادی از اراضی قاسمآباد به تعاونی مسکن ارتش داده میشود و آنها به اولین ساکنان قاسمآبادِ جدید در سال1358 تبدیل میشوند.
این را هم جالب است بدانید که تنها مسیر دسترسی مردمِ قاسمآباد به شهر راهی فرعی، پرپیچ و خم بود که از شاندیز آغاز میشد، به جاهد شهر امروز میرسید و بعد از گذشتن از کنار کال چهلبازه وارد خیابان فلاحی و مرکز محله لشکر کنونی در فلاحی2 و درنهایت به جاده سنتو ختم میشد.
براساس همین تعداد انگشتشمار سفرنامههای موجود و با یک حساب سرانگشتی میشود فهمید که این راه چیزی در حدود 130-120سال قدمت دارد و کسانی مثل ادنوان که گذرشان از جاده قدیم قوچان به اینطرف میافتاد، از همین راه خودشان را به مشهد میرساندند.